از فولکلور ساوه

آیین ورسوم ماه مبارک رمضان در روستای بندامیر/  خسرو امیرحسینی

بسمه تعالي

مقدمه

ماه رمضان، ماه میهمانی خدا و ماه عبادت است. ماه اندیشه وتفکّر وخودشناسی وماه سعادت است. ماه نزول وحی وبرنامه های زندگی اشرف مخلوقات و ماه آیین ها وباورها  و رسومات است. دراین ماه عزیز نقطه ، نقطه ایران بزرگ اسلامی شاهد برگزاری آیین های نیایشی و ستایشی خاصی است. روستای بندامیر بخش خرقان شهرستان زرندیه ( ساوه) که  یکی از روستاهای تاریخی ، زیارتی و گردشگری این بخش می باشد ازاین قاعده مستثنی نبوده ودر طول تاریخ پر افتخار خود شاهد برگزاری مراسم وآیین ویژه ماه مبارک رمضان بوده است که بشرح زیر ارائه می گردد. آیین رمضانیه این روستا به سه بخش تقسیم می شود.

بخش نخست: قبل از ماه رمضان

10ده  روز یا یک هفته مانده به ماه مبارک رمضان اهالی مسلمان و مومن این روستا  به منظور آماده شدن برای استقبال از ماه رمضان نان می پزند ، خانه تکانی می کنند و بطور دسته جمعی به غبار روبی مسجد روستا می پردازند. همچنین در گذشته که حمام روستا عمومی بود به حمّام   می رفتند ورخت ولباس خود را شسته ودر کمال پاکیزگی و آمادگی منتظر فرارسیدن ماه رمضان می شدند و برای اعلام این آمادگی  ،یک روز قبل از ماه مبارک ، روزه پیشبازیه می گیرند.

دراین روز پس از افطار برای تبریک گویی به منزل بزرگترها ی خانواده وفامیل می روند وشعر زیر را می خوانند :

گِنَه گلدی اُروشلوخ           بیزه گتیردی خوشلوخ

مُبارک اُلسون سیزه            گتیرمیشک موشدولوخ

صاحب خانه پاسخ می دهد :

خوش گلیبدی اوروجلوخ         صافا گتیریب خوشلوخ

موشدولوقوی مُبارک            گؤزوم  اُوستونه  قوللوخ

اضافه برآن سه نفر از ریش سفیدان روستا را  انتخاب کرده و به قم اعزام می نمایند تا روحانی را به روستا دعوت وهمراه خود بیاورند. انتخاب روحانی به دو طریق انجام می شود ؛ یا اهالی شناخت قبلی دارند که نمایندگان  مسقیم به منزل او مراجعه کرده وبه روستا دعوت می کنند یا این که شناخت ندارند. در این صورت نمایندگان اعزامی خدمت مرجع تقلید اهالی روستا مشرّف شده واز ایشان تقاضای معرفی روحانی می نمایند و روحانی معرفی شده را با عزّت واحترام برای یک ماه مبارک رمضان به روستا دعوت کرده وهمراه خود به روستا می آورند و از طریق جار زدن حضور روحانی را به اطلاع مردم می رسانند.

بخش دوم : ایّام ماه مبارک رمضان

نخستین سحر ماه مبارک فردی که اذان گوی مسجد روستاست  قبل از همه به مسجدرفته در را باز کرده ، برق مسجد را روشن می کند( در گذشته چراغ گرسوز)  واز طریق بلند گوی مسجد به مناجات خوانی واذان گویی می پردازد.نمونه ای از اشعار مناجات بشرح زیر است :

   یارب به حق مصطفی         حق وصیش مرتضی

     حق شهید کربلا           حق دودست شاه ما

حق شه دین عسکری         حق شه هشتم رضا

    حق امام دین تقی       حق حسن حق علی

بنما قبول اعمال ما          صم و صلات ، افعال ما

         ***********

بیز گلمیشک در گاهویا        جان قویموشاک پیشگاهویا

بویون اَگمیشَک احکامویا       اُروج، نماز  هر زادویا

بیزدن قبول ایله خدا           آتما بیزی، ائتمه   جدا

 مردم روستا پس از صرف سحری در مسجد حضور یافته ونماز جماعت را برگزار  نموده وبه موعظه وسخنرانی روحانی که معمولاً بیش از 20 دقیقه طول نمی کشد ، گوش فرا می دهند.      ( البته در گذشته که برقی و  بلند گو یی در مسجد نبود ، اذان گو ی روستا چراغ موشی را روشن نموده ودر کوچه ها یا پشتبام منزل خود ضمن خواندن مناجات به دُهل نیز می کوبید واز این طریق مردم را  از خواب بیدار وبه حضور در مسجد فرا می خوانده است. )

پس از نماز اولین سحری، اذان گوی مسجد یک بار نیت روزه را که عبارت است از :

رمضان آیونوی اوُروجو         حق خداوندی بوُرجو

اوُلمئییم دیری قالوم            سحر توتوم اوُروجو

را با صدای بلند می خواند وبقیه حاضرین تکرار می کنند تا به این وسیله نیت روزه ماه رمضان را انجام داده باشند. زیرا معتقدند با انجام این نیت اگر هر روز هم نیت نکنند تا پایان ماه رمضان همین نیت کافی است. بعد از آن برنامه های مسجد به اطلاع اهالی روستا رسانده می شود.

از آن روز به بعد تا پایان ماه مبارک رمضان نماز جماعت صبح وظهر وشام در مسجد برقرار است ، هرچند که شرکت کنندگان در صبح وظهر تعداد اندکی هستند ولیکن در نماز مغرب وعشا عموم اهالی از پیروجوان ، زن ومرد در مراسم مسجد شرکت می کنند. در این مراسم برنامه های زیر انجام می شود :

1-اقامه نماز جماعت    2- بیان احکام شرعی از سوی روحانی 3- پخش چای ونذورات

4- قرائت قرآن دسته جمعی که معمولاً روحانی مسجد به عنوان معلم اشکال وایرادات را هم برطرف می کند 5- پرسش و پاسخ پیرامون احکام ومسایل شرعی.

دو برنامه اخیر شور وحال وتحرک عجیبی در روستا جاری می سازد. همه ی  مردم در کار روزانه ودر مزرعه و باغ و…. مطالب شب قبل را با هم به بحث می گذارند وسعی می کنند در رقابتی سالم و سازنده خود را برای باز پس دهی آموخته های شب قبل آماده کنند. چون آنچه شب قبل از مسایل شرعی عنوان شده در شب بعد به صورت دوره ای به وسیله روحانی از افراد پرسیده می شود.

– روحانی روستا هم مطابق سنّت دیرینه روستا مدّت یکماه را میهمان همه اهالی است. هرچند که اثاثه ووسایل شخصی او در منزل یکی از سه نماینده است که اورا از قم دعوت وبه روستا همراهی کرده اند. ولیکن همه اهالی به نوبت از یک شب تا چند شب آقاشیخ را به منزل خود دعوت کرده و میزبان او می شوند.

– در گذشته که حمام روستا عمومی بود در ایّام ماه مبارک رمضان زمانبندی حمام بشرح زیر بود : از اذان مغرب تا 3 ساعت بعد زنانه بود و بعد از آن تا سحری مردانه می شد. بعد از آن حمام تا ساعت 2یا 3 بعداز ظهر تعطیل بود و قتی  بازگشایی می شد ، 2 ساعت زنانه و 2 ساعت هم مردانه می شد. قابل ذکر است که زمانبندی حمام از طریق ریش سفیدان روستا انجام شده و به اطلاع اهالی رسانده می شد وهمه با دقّت آن را مراعات می کردند.

– شب های احیا  حال و هوای روحانی و شعف انگیزی در فضای روستا حاکم می شود. در این روز ها تا حدودی کار کشاورزی مردم نیمه تعطیل است. شب ها اهالی در مسجد جمع شده و با هدایت روحانی مسجد دسته جمعی به دعا ونیایش پرداخته و قرآن سر می گیرند ، احیاناً اگر بین کسانی اختلاف وجود داشته باشد در این شب ها ریش سفیدان وروحانی روستا سعی می کنند بین آنان صلح وآشتی بر قرار کنند. گاهی هم این صلح و آشتی ها منجر به افطاری دادن طرفین می شود که همه اهالی روستا در آن شرکت می کنند. حتی گاهی ریش سفیدان روستا های همجوار ( بلوبند ووسمق ) هم به این میهمانی آشتی کنان دعوت می شوند. هدف از این میهمانی دو چیز است:

 1- اعلام رسمی آشتی با حضور میهمانان هم روستایی و ریش سفیدان روستا های همجوار

2- ایجاد دوستی و مودت بین همه اعضای خانواده های طرفین از طریق مشارکت در میزبانی ، تهیّه غذا ، سفره چینی و… زیرا همه افراد طرفین سرپا هستند و هرکسی مسئولیتی را انجام       می دهد تا میزبانی به نحو احسن انجام پذیرد.

علاوه بر موارد بالا روز 21 ماه مبارک رمضان غیر از چوپانان که به اجبار برای چرای احشام      می پردازند ، بقیه مردم کار خود را تعطیل می کنند. حتی آب کشاورزی که تا این روز نوبتی بوده و هرکس حق داشت روز نوبت خود زراعت و باغات خود را آبیاری کند  در این روز عمومی  می شود که اصطلاحاً می گویند « سو میان اُو اُلوب » آب عمومی است.  معمولاً کسانی که صاحب مالکیت آب نیستند این روز را استفاده می کنند.  به احترام امام علی (ع) کسی کاری انجام نمی دهد و معمولاً کار در این روز را حرام یا حداقل خوش شگون نمی دانند.

در این روز به زیارت مرقد مطهر اشمعیل نبی ( پیغمبر ) یا امامزاده محمد باقر (ع) یا قره دده     می روند. فاصله اشمعیل نبی ( پیغمبر) تا بندامیر بیش از مسافت حد ترخّص شرعی است به همین دلیل پس از صرف  سحری به وسیله چهار پا ( در گذشته ) از روستا به راه می افتند و تا ساعت 8 صبح که همه اهالی روستا های اطراف در آنجا جمع شده و مراسم عزاداری و شبیه خوانی و عَلَم چرخانی در آنجا  برگزار می شود ، به پیغمبر می رسند. تا یک ساعت به اذان ظهر مانده در آنجا هستند و سپس به سمت روستا ی بندامیر مراجعت می کنند تا قبل از اذان به مسافت شرعی روستا برسند تا اشکالی در روزه ی آنان ایجاد نشود.

این مسافرت دسته جمعی هم حال و هوای خاصی دارد و به وضوح جلوه های ایثار ، فداکاری ، عمل به احکام شرعی روزه ، رفاقت و همگرایی در آن نمایان می شود ، زیرا همه سعی می کنند به همدیگر کمک کنند.

فاصله امامزاده محمدباقر ( ع) تا روستا حدود 6 کیلو متر وفاصله قره دده تا روستا 700متر است ، لذا عده ای که به عللی نمی توانند به پیغمبر مشرف شوند به این دومکان زیارتی می روند ودر آنجا به عبادت و قرآن خوانی وادای نذر می پردازند. در این آیین زیبا پیام های زیر مستتر است :

 1- پیوند معنوی بین عبادت و رفتارهای اجتماعی که  در رفتارهایی مانند رفاقت ، ایثار ، گفتمان صمیمی ظاهر می شود. 2- نظم اجتماعی ، که در قالب مستقر شدن هر خانواده در محل مخصوصی که از دوران گذشته در کنار امامزاده دارند به ظهور می رسد. ( هر خانواده بندامیری از دورانی که هیچ کس یاد نمی دهد  در جوار امامزاده محمد باقر ( ع) جایگاهی برای استراحت دارند که هر وقت اهالی به زیارت دسته جمعی بروند به طور خود خواسته در جایگاه خود اطراق می کنند و به این وسیله درس نظم و قانع بودن به حق خویش را به جوانتر ها آموزش می دهند 3- همسایه داری و غافل نشدن از احوال کم بضاعت ها که در رفتارهایی مانند یکدیگر را خبر کردن و کمک کردن به آنان در قالب نذری تجلّی می یابد.

– پس از اتمام روز 23 ماه رمضان ریش سفیدان روستا به فکر جمع آوری هدایا و نذورات ( حق الزحمه ) روحانی مسجد و متعاقب آن برگزاری مراسم عید سعید فطر می افتند.

هرشب یکی از معتمدین که در اصطلاح محلی « منبَرپول یقن» نام دارد  در مسجد اعلام می کند « هرکس هدیه یا نذر منبر دارد می تواند تحویل دهد ، ما آماده جمع آوری هستیم. »  در پی این اعلام عمومی ، هرکس در حد توان ووسع خود داوطلبانه هدایا و نذر خود را  که شامل محصولات کشاورزی ودامی مثل گردو ، بادام ، کشمش ، بَنشن ، کشک وحتی گوسفند زنده یا پول نقد وقالیچه  می شود ، به « منبرَ پول یقن»  تحویل می دهد  او هم اسم هدیه دهنده را بدون ذکر نوع یا میزان هدیه با صدای بلند اعلام کرده ودرخواست هدیه صلوات یا فاتحه به امواتش می کند. به این طریق حق الزحمه روحانی مسجد جمع آوری می شود. بدون این که روحانی تازه وارد از این موضوع خبر دار شود و در منزل یکی از نمایندگان نگهداری می شود.

مراسم   شب عیدسعیدفطر :

بعداز موارد ذکر شده ،  روزعید فطر فرا می رسد ، یک روز قبل از آن همه اهالی مشارکت       می کنند تا مکان نماز را که معمولاً « خرمنلر» است آماده می  کنند. بعد از ظهر آن روز   همه خانواده ها برای خیریه اموات خود « حلوا که محلی می گویند پای و فتیر » می پزند و یک ساعت به غروب آفتاب مانده یکی از مردان خانواده به سفرهای بسته وبه محل مزارستان روستا می برد ، در آنجاتمام آنچه که افراد آورده اند داخل یک سفره که از قبل پهن شده  ریخته        می شود یک نفر از ریش سفیدان حاضر « در گذشته یک یا دونفر ثا بت بودند » همه  ی آنها را به هم می زند وسپس مقداری برای صرف افطاری در بشقاب افراد حاضر می گذارد تا در افطار میل کنند ، مقداری را هم برای کم بضاعت های روستا و حق حمامی « در گذشته که حمام عمومی بود » تقسیم کرده ودر سفره های مخصوص می بندد تا پس از بازگشت از اهل قبور به منزل اوتحویل دهند. بعد از انداختن  سفره افطاری عمومی  و چینش بشقاب های افطاری همه حاضرین چشم به آسمان می دوزند تا شاید حلال ماه را روئت کنند ، گاهی دیده می شود و گاهی هم روئت نمی کنند.در گذشته که ساعت نبود یک نفر مورد وثوق  را می فرستادند تابه سقف خانه یا غسالخانه نگاه کند اگر بیخ تیر سقف آن تاریک شده بود اعلام می کرد ومردم     می فهمیدند که زمان افطار شده   ( ساعت افطار مطابق تاریکی  زیر تیر سقف منزل بود.) وهمه بطور دسته جمعی افطار را صرف نموده وبا قرائت فاتحه به روح اموات مزارستان را ترک و به منازل خود باز می گشتند. در این شب  معمولاً سعی می شود زمان افطاری میهمان منزل کسی نشوند به دلیل این که حق فطریه به گردن صاحب خانه خواهد افتاد.

مراسم روز عید سعید فطر :

 بعضی از افراد شب که مسجد رفته اند تا صبح در آنجا می مانند ، برخی که به منزل رفته اند خود را آماده می کنند تا صبح زود در مسجد حضور یابند ، معمولاً فطریه و سهم امام را قبل از رفتن به مسجد از اموال خود جدا می کنند. اگر پول باشد لای قرآن گذاشته می شود واگر گندم یا آرد باشد در طشتی یا ظرف بزرگی می ریزند تا اعضای خانواده قبل از رفتن به نماز عید فطر دست های آن را داخل گندم یا آرد کنند وبهم بزنند وسپس کنار گذاشته شود تا به فرد مستحق مورد نظر داده شود. زیرا معتقدهستند که به هم زدن گندم یا آرد با دستان ضمن رفع بالا  و قضای بدن، موجب سلامت دستان وتن آنان شده و تا یکسال سلامت بدن وبرکت دستان آنان را تضمین می کند.

در این روزخجسته زمینی که برای نماز آماده شده بود به کمک همه اهالی مفروش می شود ودر فضای بدون سقف نماز عید فطر برگزاز می شود. بعد از نماز ودعا معتمدان روستا برای رفع مشکلات اجتماعی و عمومی و برای عمران وآبادی روستا اقدام به جمع آوری هدایا ونذورات و خود یاری ها می کنند.  پس از اتمام مراسم احیاناً اگر در منزلی متوفایی باشد که اولین عید بعداز فوت اوباشد ، دسته جمعی و با ذکر صلوات به منزل بازماندگانش رفته وضمن قرائت فاتحه وگفتن« باشویوز ساق اَلسون » نخستین عید را به خانواده متوفا تبریک می گویند. بعداز ظهر عید فطر چند تن از ریش سفیدان به همراه سه نماینده اعانات و حق الزحمه روحانی مسجد را بسته بندی وروحانی را آماده سفر می کنند ( اگر روحانی مایل بود محصولات کشاورزی ودامی یاقالیچه را عیناً برایش می بندند اما اگر تمایل نداشت آن وسایل را به کاسب محل فروخته وپولش را به روحانی می پردازند. ) فردای عید فطر مجدداً همان سه نماینده روحانی مسجد را تا منزلش که معمولاً در قم است مشایعت می کنند. آنگاه به اتفاق روحانی مسجد به  خدمت مرجع تقلید محترم مردم روستا ( معمولاً شخص واحدی است.) رسیده و سهم امام اهالی را تحویل داده و رسید دریافت وبه صاحبانش مسترد می نمایند. اهالی بندامیر این عید اسلامی را بسیار گرامی داشته و به مبارکی ومیمنت آن ضمن برگزاری آیین عبادت وجشن ،  قربانی کشته ونذری فراوانی پخش می کنند.

لازم به ذکر است این روستا در بخش خرقان شهرستان زرندیه استان مرکزی واقع شده و دین مردم آن مسلمان اثنی عشری و زبانشان ترکی است  و حدود 400نفر جمعيت دارد.

     ابن بلخی ( فارس نامه ، 339. ق ) می نویسد : « بند امیر یکی از روستا های کهن و طبیعی و زیبای سرزمین ماست ، بند امیر عضدی ، سدی کهن بر جای مانده از روزگار عضدالدوله ی دیلمی بر رودخانه ی  زرّ آب ، واقع در 47 کیلومتری شمال خاوری ساوه است ».

مقدسی ( احسن التقاسیم ، 906. م ) که خود هم عصر عضدالدوله دیلمی بوده ، از این بند به عنوان یکی از شگفتی های دیدنی خرقان یاد کرده و ابن بلخی  آن را در جهان بی مانند خوانده است.

حمد ا… مستوفی ( نزهت القلوب ، 331. ق ) این بند را عظیم تر از بند شاپور قیصر – که به فرمان شاپور اول ساسانی بر رودخانه ی کارون در نزدیکی شوشتر بسته شده ، و از شگفتی های خوزستان به شمار   می رفته است، مي داند.

2 پاسخ to “از فولکلور ساوه”

  1. links for 2010-05-19 « تورکوک بیز Türkük Biz Says:

    […] از فولکلور ساوه آیین ورسوم ماه مبارک رمضان در روستای بندامیر/ خسرو امیرحسینی […]

  2. روشن Says:

    سلام دوست عزیز :مطاب جالب و خواندنی خوبی گرداوری کرده اید به شما تبریک میگم.فقط اگر از طبیعت روستای خود عکس هایی نمایش میدادید خیلی بهتر بود .با آرزوی موفقیت هرچه بیشتر برای شما.

بیان دیدگاه